ترجمه مقاله

تکون

لغت‌نامه دهخدا

تکون . [ ت َ ک َوْ وُ ] (ع مص ) هست شدن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ). هست کردن . (دهار). شدن و بودن . (منتهی الارب )(ناظم الاطباء). هست شدن و بودن . (غیاث اللغات ). تکوین . کونه فتکون . (اقرب الموارد). || جنبیدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله