ترجمه مقاله

تیرشکاف

لغت‌نامه دهخدا

تیرشکاف . [ ش َ/ ش ِ ] (نف مرکب ) شکافنده و خسته کننده ٔ عطارد. تیری که تا آسمان رود و عطارد را مجروح کند :
هر دم ز تیر تیرشکاف تو مشتری
افغان زه برآورد از گوشه ٔ کمان .

خواجوی کرمانی .


ترجمه مقاله