تیره خوار
لغتنامه دهخدا
تیره خوار. [ رَ/ رِ خوا / خا ] (نف مرکب ) سیاه خوار. که سیاهی خورد. (صفت قلم ). که غذایش سیاه و تیره است :
تیره ست زهره پیش ضمیر منیر من
خوار است تیر زی قلم تیره خوار من .
رجوع به تیره و دیگر ترکیبهای آن شود.
تیره ست زهره پیش ضمیر منیر من
خوار است تیر زی قلم تیره خوار من .
ناصرخسرو.
رجوع به تیره و دیگر ترکیبهای آن شود.