تیره نهاد
لغتنامه دهخدا
تیره نهاد. [ رَ / رِ ن ِ / ن َ ] (ص مرکب ) بدسرشت . تیره گهر :
از صبح حشر تیره نهادان الم کشد
یوسف ز روی آینه خجلت نمی کشد.
رجوع به تیره شود.
از صبح حشر تیره نهادان الم کشد
یوسف ز روی آینه خجلت نمی کشد.
صائب (از آنندراج ).
رجوع به تیره شود.