تیر فلک
لغتنامه دهخدا
تیر فلک . [ رِ ف َ ل َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) تیر چرخ وکوکب عطارد. (ناظم الاطباء). تیر گردون :
از نعش هدی تختش وز تیر فلک میل
وز قوس قزح زیجش وز ماه سطرلاب .
رجوع به تیر (عطارد) و تیر گردون شود.
از نعش هدی تختش وز تیر فلک میل
وز قوس قزح زیجش وز ماه سطرلاب .
خاقانی .
رجوع به تیر (عطارد) و تیر گردون شود.