ترجمه مقاله

تیزبال

لغت‌نامه دهخدا

تیزبال . (ص مرکب ) معروف که به معنی تیزپر باشد. (آنندراج ). سریعالطیران و تندپر. (ناظم الاطباء). تیزپر. تیزپرواز :
چو دوران درآمد شدن تیزبال
شدن چون جنوب ، آمدن چون شمال .

نظامی .


ترجمه مقاله