ترجمه مقاله

تیزدو

لغت‌نامه دهخدا

تیزدو. [ دَ / دُو ] (نف مرکب ) تیزتگ .تندرو: اضریج ؛ اسب نیکورو و تیزدو. (منتهی الارب ).
هایل هیونی تیزدو، اندک خور و بسیاررو
از آهوان برده گرو در پویه و در تاختن .

معزی (از سندبادنامه ).


ترجمه مقاله