ترجمه مقاله

تیزپرواز

لغت‌نامه دهخدا

تیزپرواز. [ پ َرْ ] (ص مرکب ) تیزپر. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا) : تغدری مرغی است بغایت تیزپرواز. (حبیب السیر از یادداشت ایضاً). رجوع به تیز و دیگر ترکیبهای آن شود.
ترجمه مقاله