ترجمه مقاله

تیزگامی

لغت‌نامه دهخدا

تیزگامی . (حامص مرکب ) تندروی . تیزتگی :
ولی چون کرد حیرت تیزگامی
عنایت بانگ برزد کای نظامی .

نظامی .


رجوع به تیز و دیگر ترکیبهای آن شود.
ترجمه مقاله