ترجمه مقاله

تیز راندن

لغت‌نامه دهخدا

تیز راندن . [ دَ ] (مص مرکب ) راندن با شتاب . سخت سریع راندن :
چو بشنیدفرمانبران را بخواند
سوی طیسفون تیز لشکر براند.

فردوسی .


رجوع به ماده ٔ بعد شود.
ترجمه مقاله