تیغباران
لغتنامه دهخدا
تیغباران . (اِ مرکب ) بارانی از شمشیر و تیغ. جنگی سخت با شمشیر :
سر از تیغباران چو برگ درخت
یکی ریخت رخت و یکی یافت تخت .
رجوع به تیغ و ترکیبهای آن و ماده ٔ بعد شود.
سر از تیغباران چو برگ درخت
یکی ریخت رخت و یکی یافت تخت .
فردوسی .
رجوع به تیغ و ترکیبهای آن و ماده ٔ بعد شود.