ترجمه مقاله

ثابته

لغت‌نامه دهخدا

ثابته . [ ب ِ ت َ] (ع ص ، اِ) تأنیت ثابت . || یکی از ثوابت کواکب . خلاف سیّارة. هر یک از ستارگان که حرکت آنرادر نتوان یافت . ج ، ثوابِت ، ثابتات . نور در هر ثانیه سیصد هزار هزار گز طی مسافت کند و نور نزدیکترین ثوابت بکره ٔ زمین در مدت سه تا چهار سال بما رسد. || بروج ثابته ؛ ثور و اسد و دلو و عقرب است .
ترجمه مقاله