ترجمه مقاله

ثتم

لغت‌نامه دهخدا

ثتم . [ ث َ ] (ع مص ) انداختن زن بچه ٔ شکم خود را. || تباه کردن . || ثتم زن خرز خویش را؛ تباه کردن او مهره های خود را: ثتمت المراةُ خرزها؛ یعنی فاسد کرد زن مهره های خود را.
ترجمه مقاله