ترجمه مقاله

ثخین

لغت‌نامه دهخدا

ثخین . [ ث َ ] (ع ص ) سطبر و سخت . || محکم . || غلیظ. || حلیم . بارزانت . رزین . || مردی ثخین السلاح ؛ مردی باسلاح و بعضی گفته اند یقال للاعزل الذی لاسلاح معه ، اعزل ثخین ، مرد بی سلاح . || ثوب ثخین النسج ؛ جامه ٔ سطبرباف . ج ، ثخن .
ترجمه مقاله