ترجمه مقاله

جابر

لغت‌نامه دهخدا

جابر. [ ب ِ ] (اِخ ) ابن یزید. مکنی به ابوالجهم . از ربیعبن انس روایت کند. ابوزرعه گفته است او را نمیشناسم . - انتهی . و در مسند احمد است که خبر داد ما را محمدبن یزید، خبر داد ما راابوسلمة صاحب الطعام (خوانسالار) خبر داد مرا جابربن یزید (او غیر از جابرالجعفی است ) از ربیعبن اَنس ازاَنَس بن مالک که گفت : رسول خدا مرا نزد خلیق نصرانی فرستاد که لباس ها را به «میسره » بفرستد. پس پرسید: میسره چیست ؟ تا آخر حدیث . و خطیب در «المتفق » او را از طریق مسند ذکر کرده و ابن ابی حاتم ذکر او را آورده و گوید از ربیعبن انس روایت میکند و چه بسا او را با ربیع سفیان زیات اشتباه کرده است و سلیمان رفاعی نیز از او روایت کند. سپس کلام ابی زرعه را آورده و ابواحمد حاکم جزم کرده است که این جابر همان جابربن زید ابوالشعثاء است و این غلط و اشتباه است ، زیرا کنیه ٔ ابن جابر چنانکه ابن ابی حاتم ذکر کرده «ابوالجهم » میباشد نه ابوالشعثاء بعلاوه وی در طبقه ٔ متأخر از طبقه ٔ ابوالشعثاء قرار دارد. (لسان المیزان ج 2 ص 88).
ترجمه مقاله