جادوگریلغتنامه دهخداجادوگری . [ گ َ ] (حامص مرکب ) سحر. عمل آنکه جادوی کند. عمل کسی که ساحر است . عمل جادوگر. جادوئی : وقت شد اکنون که به جادوگری بازگشاییم درداوری .میرخسرو (از آنندراج ).