ترجمه مقاله

جار

لغت‌نامه دهخدا

جار. (اِخ ) قریه ای است در اصفهان در جانب لاذان دارای بوستانهای بسیار و انبوه و درتداول عامیانه آنجا را کار با کاف گویند و اهل علم جار با جیم نویسند. (معجم البلدان ) (مراصد الاطلاع ). صاحب مجمل التواریخ آرد: در آن وقت اصفهان هفت پاره شهر بود نزدیک بهم چون مدینه و آنها: شهرستانست و مهرین و شاوریه دورام ، دقه و کهنه ، و جار، و همه اصفهان خوانده اند و بعضی از آن خراب گشت چنانکه حمزة الاصفهانی شرح دهد و چون عرب به اصفهان آمد سه شهر مانده بود و در خلافت منصور آن را بارو بکردند و فراخ گشت و بعراق و خراسان از اصفهان بزرگتر شهر نیست . (مجمل التواریخ والقصص ص 525).
ترجمه مقاله