ترجمه مقاله

جاسوسی کردن

لغت‌نامه دهخدا

جاسوسی کردن .[ ک َ دَ ] (مص مرکب ) خبر را از جائی به جای دیگر بردن . پنهان طلب چیزی کردن . تَبَلصُق . (منتهی الارب ).
ترجمه مقاله