ترجمه مقاله

جاماس

لغت‌نامه دهخدا

جاماس . (اِخ ) نام حکیمی است که او را جاماسب هم میگویند با بای پارسی در آخر. (برهان ). همان جاماسب است . (شرفنامه ٔ منیری ) :
محمد زکریا کجاو جالینوس
کجا شده ست چو جاماس و بوعلی دیگر.

ناصرخسرو.


کند بفیض الهی ضمیر تو بیرون
زآستین حکم دست دانش جاماس .

منصور شیرازی (ازشرفنامه ٔ منیری ).


رجوع به جاماسب و رجوع به لغت نامه ذیل اسب ،بخش اسب در ایران باستان شود.
ترجمه مقاله