ترجمه مقاله

جامع

لغت‌نامه دهخدا

جامع. [ م ِ ] (اِخ ) لقب نوح بن ابراهیم مروزی است . (منتهی الارب ). سمعانی چنین آرد: لقب ابوعصمت مروزی است گویند که چون او نخستین کسی بود که فقه ابوحنیفه را در مرو گرد آورد به جامع ملقب شد. دیگری گفته که چون جامع علوم بوده و چهار مجلس درس : مجلس ذکر آثار مجلس درس گفته های ابوحنیفه ، مجلس درس نحو و مجلس درس اشعار داشت این لقب را یافت . اوابوعصمت نوح بن ابی مریم است و اسم او یزیدبن جعونة جامع مروزی باشد. ابوحاتم بن حیان گفت : او اهل مرو است و از زهری و مقاتل بن حسان روایت کند و اهل عراق و مردم شهر او از وی روایت دارند و بسال 163 هَ .ق . درگذشت . (الانساب سمعانی ).
ترجمه مقاله