جامه کاغذی کردن
لغتنامه دهخدا
جامه کاغذی کردن . [ م َ / م ِ غ َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) کنایه از فریاد کردن و داد خواستن . (بهار عجم ) :
من جامه کاغذی کنم از رشک کاغذی
کان را تو گه گهی هدف تیر می کنی .
من جامه کاغذی کنم از رشک کاغذی
کان را تو گه گهی هدف تیر می کنی .
میرخسرو (از بهار عجم ).