ترجمه مقاله

جامور

لغت‌نامه دهخدا

جامور. (اِ) پیه خرمابن . (منتهی الارب ). || قبر. || جامور الدَقَل ، چوب سوراخی که بر سر دکل کشتی قرار دارد. خشبة الثقوبة فی رأس دقل السفینه المرکبة فیه . دکل عقب سر. ازباب تشبیه آن به جامور کشتی . (ذیل اقرب الموارد).
ترجمه مقاله