ترجمه مقاله

جانحة

لغت‌نامه دهخدا

جانحة. [ ن ِ ح َ ] (ع ص ) تأنیث جانح . || (اِ) یکی از استخوانهای پهلو نزدیک سینه ، و هی مایلی الصدر کالضلوع هی مایلی الظهر. ج ، جوانح . (منتهی الارب ). مفرد جوانح که استخوانهای پهلو نزدیک سینه باشد. (ناظم الاطباء). استخوان خرد پهلو. (مهذب الاسماء). پهلو. (دهار). استخوان ریز که از طرف سینه رسته است چنانکه اضلاع از پشت . (از بحر الجواهر).
ترجمه مقاله