ترجمه مقاله

جانوران

لغت‌نامه دهخدا

جانوران . [ ن َ / ن ِ/ ن ْ وَ ] (اِ مرکب ) ج ِ جانور. جانداران . صاحبان جان . ذیروحان : و آدمیان را بفضل و منت خویش ... از دیگر جانوران ممیز گردانید. (کلیله و دمنه ).
ای ملک جانوران رای تو
وی گهر تاجوران پای تو.

نظامی .


- جانوران آبزی ؛ حیوانات بحری و آبی . (فرهنگستان ایران ).
- جانوران بنددار ؛ در اصطلاح جانورشناسی بدسته ای از حیوانات که بدنشان از قطعات چندی که در دنباله ٔ یکدیگر قرار دارند و همگی نسبت بسطحی قرینه هستند ساخته شده ، گفته میشود. (از جانورشناسی عمومی ج 1 ص 72). رجوع به جانورشناسی شود.
- جانوران پستاندار . رجوع به پستاندار شود.
- جانوران خاکزی ؛ حیوانات زمینی . (فرهنگستان ایران ). جاندارانی که روی خاک زندگی میکنند.
- جانوران خرد ؛ حشرات .
- جانوران درنده ؛ حیوانات درنده . دد.
- جانوران ذوحیاتین ؛ حیواناتی که در آب و خشکی هر دو میتوانند زیست کنند. جانوران دوزیستی .
- جانوران زیانکار ؛ حیوانات موذی .
- جانوران شکاری ؛ جوارح . حیواناتی که شکار میکنند.
- جانوران گیاهی ؛ جاندارانی که در سبزیها زندگی میکنند. در اصطلاح جانورشناسی ، جانورانی که دائماً ثابت بوده و بدنشان در اطراف محوری قرار دارد، جانوران گیاهی یا زوئوفیت گویند. (از جانورشناسی عمومی ج 1 ص 72). و رجوع به جانورشناسی شود.
- جانوران وحشی ؛ جانورانی که از اجتماعات آدمی گریزانند ودر صحرا و بیابان زندگی میکنند. مقابل جانوران اهلی . اوابل .
ترجمه مقاله