ترجمه مقاله

جان گدازی

لغت‌نامه دهخدا

جان گدازی . [ گ ُ ] (حامص مرکب ) عمل جانگداز. روح گدازی :
شمع ارچه بگریه جانگدازی میکرد
گریه زده خنده ٔ مجازی میکرد.

سعدی .


رجوع به جانگداز شود.
ترجمه مقاله