ترجمه مقاله

جای دندان

لغت‌نامه دهخدا

جای دندان . [ ی ِدَ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) گوشتی که دندانها از آن روید و بعربی لثه خوانند. (بهار عجم ) :
آن زمانم که حسرت نان بود
جای نانم بکام دندان بود
این زمانم که نان در انبانست
جای دندان بجای دندانست .

شعوری کاشی (از بهار عجم ).


ترجمه مقاله