ترجمه مقاله

جبا کردن

لغت‌نامه دهخدا

جبا کردن . [ ج َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) پیاله ٔ خود را از راه دوستی و تواضع بدیگری دادن . (برهان عجم ). این اصطلاح قهوه خانه است و در شراب هم مستعمل است . (برهان عجم ) (آنندراج ) (غیاث اللغات ) :
فوجی بیا که از سر دل بگذریم ما
این جام عیش رابحریفان جبا کنیم .

فوجی نیشابوری (از بهار عجم ).


رجوع به جبا شدن شود.
ترجمه مقاله