ترجمه مقاله

جبح

لغت‌نامه دهخدا

جبح . [ ج َ ] (ع اِ) خانه ٔ زنبورکه در وی شهد نهد. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). جای کوزانگبین که انگبین در آن کنند. (مهذب الاسماء). ج ،اَجبُح و اَجباح . (منتهی الارب ). || (مص ) انداختن قوم کعبتین را تا ببینند که کدام از این ها فائز بمطلب است . (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله