ترجمه مقاله

جثو

لغت‌نامه دهخدا

جثو. [ ج ُ ث ُوو ] (ع مص ) بزانو نشستن . (از منتهی الارب ) (آنندراج ) (اقرب الموارد). بزانو درآمدن . (ترجمان علامه جرجانی ). بر زانو درنشستن .(تاج المصادر بیهقی ). || ایستاده شدن بر سر انگشتان . (از منتهی الارب ) (اقرب الموارد). استاده شدن بر سر انگشتان . (آنندراج ): انا اول من یجثو للخصومة بین یدی اﷲ یوم القیامة. (از اقرب الموارد). || فراهم آوردن شتران را. (از منتهی الارب ).
ترجمه مقاله