ترجمه مقاله

جحر

لغت‌نامه دهخدا

جحر. [ ج ُ ] (ع اِ) سوراخ دده و خزنده . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). جُحران . سوراخ مار و جز آن . (مهذب الاسماء). سوراخ . (دهار). هر سوراخی که خزندگان و سباع برای خود کنند. (از اقرب الموارد). سوراخ سوسمار و مار و جز آن . خانه ٔ بعض حیوانات از حشره و جز آن در زیر زمین . (یادداشت مؤلف ): فی الحدیث : «لایلدغ المؤمن من جحر مرتین » . ج ، جَحَرَة، اَجحار، جُحران . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). و رجوع به جحران شود. || سوراخ . فی الحدیث : «اذا حاضت المراءة حرم الجحران »؛ یعنی فرج و دبر بنابر آنکه نون بکسر خوانده شود [ تثنیه ٔ جحر ] . و بضم نون نیز گفته شده به معنی فرج و بدین ضبط، الف و نون زائد است . رجوع به جحران شود.
ترجمه مقاله