ترجمه مقاله

جحفة

لغت‌نامه دهخدا

جحفة. [ ج ُ ف َ ] (اِخ ) جایی است میان مکه و مدینه که میقات اهل شام است . (منتهی الارب ). یاقوت آرد: قریه ای بزرگ بوده و منبری داشته که در راه مدینه بمکه در چهارمیلی واقع بوده است . این قریه میقات مردم مصر و شام است اگر از مدینه عبور نکنند میقات آنان ذوالخلیفه است . اسم این قریه مهیعه بود و بعدها بواسطه ٔ سیلی که در آن دیار آمد و مردم آنجا را آب برد آن را جحفه نامیدند [ چنین سیلی را به عربی سیل جحاف گویند ] . هم اکنون [ عصر یاقوت ] آنجا ویران است . ازآنجا تا ساحل البحار سه منزل و فاصله ٔ آن تا اقرن که موضعی از بحر است شش میل و از آنجا تا مدینه شش منزل و از آنجا تا غدیر خم دو میل راه است . سکری گوید:جحفه در سه منزلی مکه در راه مدینه واقع است و اولین غور مکه است و همچنین است از وجه دیگری به ذات عرق و اول ثغر از راه مدینه نیز جحفه است . جریر در ابیات زیر «ها» را حذف کرده و آن را غور قرار داده است :
قد کنت اهوی ثری نجد و ساکنه
فالغور، غوراً به غسفان و الجحف
لما ارتحلنا و نحو الشام نیتنا
قالت جعادة هذی نیةقذف .
کلبی گوید: عمالقه ، بنوعبیل یعنی برادران عادبن رب را بیرون راندند و آنان وارد جحفه شدند که در آن زمان مهیعة نام داشت ، سپس سیلی آمد و آن را آب برد و بهمین جهت آنجا را جحفة نامیدند و وقتی که پیغمبر (ص ) وارد مدینه شد به آن شهر وبا آمد و یاران حضرت تب کردند پس رسول (ص ) این دعا را خواند: «اللهم حبب الینا المدینة کما حببت الینا مکة او اشد و صححها و بارک لنا فی صاعها و مدها و انقل حماها الی الجحفة». در روایت دیگر نقل شده که رسول (ص ) در یکی از مسافرتها شب خوابید چون بیدار شد یاران خود را بیدار کرد وگفت : تب بصورت زنی از من رد شد و بسوی جحفه رفت . (از معجم البلدان ). و از دریای قلزم تا جحفه پنج میل راه است . و رجوع به نزهة القلوب ج 3 ص 4 و 15 و الموشح ص 162 و سفرنامه ٔ ناصرخسرو ص 84 و عیون الاخبار ج 3 ص 45 و عقد الفرید ج 6 ص 133 و مجمل التواریخ والقصص ص 519 ومراصد الاطلاع و حبیب السیر شود.
ترجمه مقاله