ترجمه مقاله

جحو

لغت‌نامه دهخدا

جحو. [ ج َح ْوْ ] (ع مص ) رفتن و گام زدن . || مقیم شدن . (از منتهی الارب ) (قطر المحیط) (ذیل اقرب الموارد). || از بیخ برکندن چیزی را. (از منتهی الارب ) (آنندراج ) (شرح قاموس ). || مستأصل کردن . (از قطر المحیط) (اقرب الموارد). هلاک کردن . (از شرح قاموس ). به معنی اجتحاء و مقلوب اجتیاح است . (از اقرب الموارد و ذیل آن ) (شرح قاموس ).
ترجمه مقاله