جدل زدن
لغتنامه دهخدا
جدل زدن . [ ج َ دَ زَ دَ ] (مص مرکب ) کنایه از دعوی صدارت کردن . (آنندراج ) :
قدرت به اختران چو برفعت جدل زند
گویند جمله مسند عالی مسلم است .
قدرت به اختران چو برفعت جدل زند
گویند جمله مسند عالی مسلم است .
انوری (از آنندراج ).