ترجمه مقاله

جدل

لغت‌نامه دهخدا

جدل . [ ج َ دِ ] (ع ص ) سخت خصومت . (منتهی الارب ). شدیدالخصومة و النزاع . (قطر المحیط). شدیدالجدال . (لسان ، از ذیل اقرب الموارد) (المنجد). جَدّال . مِجدال . (المنجد). بسیارجدال . (یادداشت مؤلف ). || سخت و درشت گردیده . (ناظم الاطباء). || لغت است از جدول به معنی سخت و درشت گردیدن . صلب . (قطر المحیط) (از منتهی الارب ). قوی . درشت .
ترجمه مقاله