ترجمه مقاله

جدود

لغت‌نامه دهخدا

جدود. [ ج َ ] (اِخ ) اسم موضعی است در سرزمین بنی تمیم نزدیک به حزن بنی یربوع در جانب یمامه و آبی بنام کلاب دارد و در آنجا دو وقعه ٔ بزرگ از مشهورترین وقایع جنگهای عرب روی داده است که دروقعه ٔ اول قبیله ٔ تغلب بر بکربن وائل پیروز گشته است . (از معجم البلدان ). || حفص گوید، گودال یا مغاکی است در زمین که آن را (الغبطة) خوانند:
هَلا غداة حبستم اعیارکم
بجدود و الخیلان فی اعصار
الحوفزان مشوّم افراسه
و المحصنات حواسر الابکار.

فرزدق (از معجم البلدان ).


- یوم جدود، یکی از دو واقعه ٔ مشهور عرب که در سرزمین جدود روی داده است :
اری اًبلی عافت ْ جدود فلم تذق ْ
بها قطرةً الاتحلّة مقسم .

(از معجم البلدان ).


جزی اﷲ یربوعاً باسوء صنعها
اذا ذکرت فی النائبات امورها
بیوم جدود قد فضحتم اباکم
و سالمتم و الخیل تدمی نحورها.

قیس بن عاصم منقری (از معجم البلدان ).


ترجمه مقاله