ترجمه مقاله

جذامر

لغت‌نامه دهخدا

جذامر. [ ج ُ م ِ ] (ع ص ، اِ) رجل جذامر؛ بسیار شکننده ٔ پیمان . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (از آنندراج ). مردی که بسیار پیمان شکند و قطع رحم کند. (از اقرب الموارد). مردی است برنده و شکننده ٔ عهد وپیمان . (شرح قاموس ) :
فان تصرمینی اوتسیئی جَنابتی
فأنی لصرّام المهین جذامر.

تأبط شراً (از اقرب الموارد).


|| نام اسب . (آنندراج ). و در فرهنگهای دیگر نیامده است .
ترجمه مقاله