ترجمه مقاله

جراد

لغت‌نامه دهخدا

جراد. [ ج ُ ] (اِخ ) نام موضعی است . (منتهی الارب ). نصر گوید: نام ریگزار پهنی است بین بصره و یمامه که در وسط حائل و مروت دردیار بنی تمیم قرار دارد بعضی گویند در دیار بنی عامرو پاره ای گویند بین علیای تمیم و سفلای قیس واقع است و برخی گفته اند نام کوهی است . (از معجم البلدان ).
للمازنیة مصطاف و مرتبع
مما رأت اود فالمقرات فالجرع
منها بنعف جراد والقبائض من
وادی جفاف مراً دنیا و مستمع.

ابن مقبل (از معجم البلدان ).


ترجمه مقاله