ترجمه مقاله

جران

لغت‌نامه دهخدا

جران . [ ج ِ ] (ع اِ) اندرون گردن شتر. (مهذب الاسماء نسخه ٔ خطی ). درون گردن . (بحر الجواهر). جران البعیر؛ پیش گردن شتر از مذبح تا منحر. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). ج ، جُرُن ، اَجْرِنَة. (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || مجازاً بمعنای ثبوت واستقرار است ، چنانکه در جمله ٔ زیر آمده است : «ضرب الاسلام بجرانه »؛ ای ثبت و استقر. (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله