ترجمه مقاله

جراید

لغت‌نامه دهخدا

جراید. [ ج َ ی ِ ] (ع اِ) جرائد. ج ِ جریدة. دفاتر و امثال آن : وچون فتنه ٔ محمد الامین و قتل و افساد افتاد جمله جراید در غارت ببردند و بسوختند، پس چون مأمون در خلافت متمکن گشت از نو قانونها ساخت . (فارسنامه ٔ ابن البلخی ص 170). رجوع به جرائد و جریدة شود. || در تداول امروز، روزنامه ها. رجوع به روزنامه شود.
ترجمه مقاله