ترجمه مقاله

جربادقان

لغت‌نامه دهخدا

جربادقان .[ ج ُ دَ / دِ ] (اِخ ) بظاهر معرب گلپایگان است و بصورتهای جرفادقان ، جرباذقان و جرپادقان در متون فارسی ضبط شده است . حمداﷲ مستوفی آرد: جربادقان از اقلیم چهارم است . طولش از جزایر خالدات فه لب (85 درجه و 32 دقیقه ) و عرض آن از خط استو الدم [ ] است . همای بنت بهمن کیانی آن را ساخت و بنام خود سمره خواند که در اول همای را سمره گفتندی . دخترش آن را تجدید عمارت کرد و گلبادگان یا گربادگان گفت ، عرب آن را معرب کردند جربادقان خواندند. هوایش معتدل است و آبش از رودی که بدان شهر منسوب است و به قم میرود تأمین میشود و از محصولش غله بهتر بود و مردم آنجا اکثر شافعی اند و ولایتش قرب پنجاه دیه است و نیمور و دلیجان هم از توابع اوست . حقوق دیوانی آنجا چهار تومان و دوهزاردینار مقرر است . (از نزهة القلوب ج 3 ص 68). و رجوع به گلپایگان و جرباذقان شود. مؤلف مرآت البلدان آرد: بموجب مسطورات بعضی جغرافی نگاران این کلمه معرب دربایگان و بلده ای است فیمابین گرگان و استراباد. (از مرآت البلدان ج 4 ص 218). این کلمه در معجم البلدان با ذال معجمه ضبط شده است . و رجوع به جرباذقان شود.
ترجمه مقاله