ترجمه مقاله

جربان

لغت‌نامه دهخدا

جربان . [ ج ُ رُب ْ با ] (ع اِ) جِرِبّان در تمام معانی . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (المعرب ). رجوع به جِرِبّان شود.
- جربان الثوب ؛ گریبان پیراهن . مؤلف وفیات الاعیان آرد:جربان الثوب ؛ و آن خرقه ای عریض است که بر روی یقه قرار دارد و پشت گردن را می پوشاند و آن فارسی معربی است . (وفیات الاعیان ج 2 ص 97).
- جربان الدرع ؛ گریبان آن . (المعرب ). رجوع به جِرِبّان شود.
- جربان السیف ؛ تیزی شمشیر. (منتهی الارب ). رجوع به جِرِبّان شود.
- جربان القمیص ؛ گریبان . (از منتهی الارب ). رجوع به جِرِبّان شود.
ترجمه مقاله