ترجمه مقاله

جرجة

لغت‌نامه دهخدا

جرجة. [ ج َ ج َ ] (ع اِ) جاده ٔ میان راه . (منتهی الارب ) (آنندراج )(ناظم الاطباء). || جاده . (از متن اللغة). به هر دو معنی در منتهی الارب با را محرکه ضبط شده است . رجوع به کلمات مزبور شود. بگفته ٔ ابوزید به معنی وسط راه . (از ذیل اقرب الموارد). و اصمعی خرخه با خاء معجمه به این معنی ضبط کرده و ریاشی قول اصمعی را صواب دانسته است . بعقیده ٔ ابوزید این کلمه از جرج الخاتم فی اصبعه مأخوذ است ولی اصمعی آن را از الطریق الاخرج الواضح مأخوذ میداند و اکثر این کلمه را با خاء معجمه ضبط کرده اند. (از لسان از ذیل اقرب الموارد). || راه روشن . (از ذیل اقرب الموارد).
ترجمه مقاله