جرشیة
لغتنامه دهخدا
جرشیة. [ ج َ رَ شی ی َ ] (ص نسبی ) ناقة جرشیة؛ منسوب است بروستایی به یمن . (از منتهی الارب ) (از تاج العروس ) :
بکرت به جرشیة مقطورة.
ابن بری گوید: منسوب بجرش است که نام موضعی است به یمن . (از تاج العروس ).
بکرت به جرشیة مقطورة.
لبید (از تاج العروس ).
ابن بری گوید: منسوب بجرش است که نام موضعی است به یمن . (از تاج العروس ).