ترجمه مقاله

جرش

لغت‌نامه دهخدا

جرش . [ ج َ رَ ] (اِخ ) نام شهر بزرگی بوده که در این عصر (عصریاقوت ) مخروبه است . کسی که آنجا را دیده است مرا حکایت کرد شهر ویران شده و چاههای بزرگی در آنجا است که دلالت بر بزرگی شهر میکند. همو گوید: نهر بزرگی در وسط شهر جریان دارد که تا این زمان آسیاب هایی با آن کار میکنند و هنوز هم معمورند. این ناحیه در سمت شرقی جبل السواد از سرزمین بلقاء و حوران از اعمال دمشق واقع شده و قرا و مزارعی دارد که همه را جبل جرش گویند. و این جرش نام مردی است که نام او جرش بن عبداﷲبن علیم بن جناب بن هبل بن عبداﷲبن کنانةبن بکربن عوف بن عذرةبن زیداللات بن رفیدةبن ثوربن کلب بن و برة است . این کوه و کوه عوف باهم متصل میشوند. وحمی جرش بدان منسوب است . و این ناحیه را شرحبیل بن حسنة در ایام خلافت عمر فتح کرد. (از معجم البلدان ). و رجوع به امتاع الاسماع ص 366، 416، 418 و 489 و قاموس الاعلام ترکی شود.
ترجمه مقاله