جرعه کشیدن
لغتنامه دهخدا
جرعه کشیدن . [ ج ُ ع َ / ع ِ ک َ / ک ِ دَ ] (مص مرکب ) یک آشام آب یا شراب نوشیدن :
در پرده هر آن جرعه که چون ابر کشیدی
یک یک ز عذار عرق افشان تو گل کرد.
در پرده هر آن جرعه که چون ابر کشیدی
یک یک ز عذار عرق افشان تو گل کرد.
صائب (از آنندراج ).