ترجمه مقاله

جروز

لغت‌نامه دهخدا

جروز. [ ج َ ] (اِخ ) قریه ای است از قرای سربیشه ٔ قاینات و قدیم النسق است و از آب قنات مشروب میشود و هوای آن گرم است و چهل خانوار سکنه دارد. (از مرآت البلدان ج 4 ص 223). و شاید همان جرور باشد که شهری است بقهستان . رجوع به جرور شود.
ترجمه مقاله