ترجمه مقاله

جروی

لغت‌نامه دهخدا

جروی . [ ج َ رَ ] (اِخ ) عبدالعزیزبن وزیربن ضابئی . از بنی جری بن عوف [ از طائفه ] جذام است . وی از سرکردگان شجاع مصر و در عصر عبدالمطلب بن عبداﷲ خزاعی ، والی شرطه ٔ آنجا بود و با دو تن از امیران مصر بنام مطلب و سری بن حکم جنگها کرد و با پنجاه هزار سپاهی به اسکندریه روی آورد و با مسالمت و صلح آنجا را گشود. و کارش بالاگرفت و سپس برای جنگ با سری از آن شهر بیرون رفت و شکست یافت و مدت هفت ماه (204 - 205 هَ . ق .) در محاصره قرارگرفت و مورد اصابت یکی از سنگهای منجنیق واقعشد و درگذشت . (از اعلام زرکلی ذیل عبد العزیز...).
ترجمه مقاله