ترجمه مقاله

جریح

لغت‌نامه دهخدا

جریح . [ ج َ ] (ع ص ) خسته . مذکر و مؤنث در آن یکسان است . (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). مجروح ، فعیل بمعنای مفعول است . (از اقرب الموارد). زخمی و مجروح . (از آنندراج ) (غیاث اللغات ). ج ، جَرحی ̍ مانند قتیل و قتلی و جمع سالم ندارد از آن جهت که ها بر مؤنث آن ملحق نشود. (از اقرب الموارد) (از منتهی الارب ) (از آنندراج ) (از ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله