ترجمه مقاله

جریسقان

لغت‌نامه دهخدا

جریسقان . [ ] (اِخ ) قریه ای است از بلوک حومه ٔ شهر شیراز، طول جلگه ٔ این بلوک از مشرق به مغرب دوازده فرسخ و عرض آن از شمال به جنوب نه فرسخ و قریب ده باب حمام و پانزده مسجد در این بلوک هست . آب آنجا از قنواتی که از جهات مختلفه احداث شده ، تأمین میشود و گواراترین آب آنها آب قنات رکن آباد دیلمی است که وقف بر خود شهر است . ولی حالا [ زمان صنیعالدوله ] قطره ای از آن به شهر نمی آید و آب شهر از قنوات معروف الخیرات که کلانترهای سابق شیراز وقف کرده اند، تأمین میشود و عمده ٔ آبی که بوستانها و زراعتها را مشروب میسازد قنوات چندی است که در اراضی قصر قمشه احداث کرده اند و چون آب به طریق فواره از آنجا میجوشد معروف به جوشک است . بحیره که معدن نمک است ، در قسمت شرقی قراء حومه به مسافت چهار فرسخ از شهر واقع است . از قلاع مستحکم آن کوهی است که مورخان سابق نوشته اند در چهارفرسخی شهر بوده است . آثار و علامتی نیست الا قلعه ٔ قهندز که حوالی مقبره ٔ شیخ سعدی علیه الرحمه میباشد. (از مرآت البلدان ج 4 ص 224).
ترجمه مقاله