ترجمه مقاله

جزبلاله

لغت‌نامه دهخدا

جزبلاله . [ ج ِ ب َ ل َ / ل ِ ] (اِ صوت ) در تداول عامه ، بانگ ناگهانی کودک آنگاه که او را رنجی رسانند یا گزنده ای او را بگزد. گریه با آوازی ناگهانی و سخت بلند در اطفال آنگاه که دردی سخت چون گزیدن گزنده ای آنانرا رسد. (یادداشت مؤلف ). این کلمه با مصادر زدن و بلند شدن و کشیدن ترکیب شود.
- جزبلاله اش بلند شدن ؛ ناگاهان فریاد طفل برآمدن هنگامی که جانوری او را بگزد. (یادداشت مؤلف ).
ترجمه مقاله